محسن جلالپور کارشناس و فعال اقتصادی
برای اهالی کرمان اردیبهشت، ماه مهمی است. دهۀ اول این ماه که به پایان میرسد، میتوانیم از باغهای پسته ارزیابی مختصری داشته باشیم و به تجربه میدانیم چقدر محصول خواهیم داشت.
آنطور که از شواهد بر میآید، امسال برای باغداران سال خوبی خواهد بود. کمتر درختان را سرما زد و بارندگیها هم مناسب بود؛ بنابراین احتمال داده میشود که امسال در حدود ٢٠٠ هزار تن محصول داشته باشیم.
سال گذشته تولید پسته آمریکا به بالای ۶۵٠ هزار تن رسید و ما حدود ١٨٠هزار تن تولید داشتیم. در صنعت پسته، آب همچنان مسألۀ اساسی است و این کمبود در همۀ استانهایی که پسته کاشتهاند وجود دارد. به دلیل خشکسالی، بسیاری از باغهای پسته بهرهوری بسیار پایینی دارند. بهطوریکه زمانی بهازای هر هکتار باغ پسته، دو تن محصول برداشت میکردیم اما این عدد اکنون به متوسط 500 کیلوگرم در هکتار رسیده است.
دومین مشکل بزرگ در صنعت پسته، خردهمالکی است. نزدیک 80 درصد باغهای پسته به صورت خرد اداره میشود. بهتر است بگویم؛ بیش از 80 درصد باغهای پسته با مالکیت زیر دو هکتار اداره میشود. کمتر از 20 درصد باغها مالکیت بالای دو هکتار دارد و از این میزان چیزی کمتر از پنج درصد از کل باغها با مالکیت بالای 20 هکتار اداره میشود. این بررسی آماری نشان میدهد که در بخش تولید در شرایط خوبی قرار نداریم. با شرایط خردهمالکی، مصرف آب و نهادهها برای تولید پسته بیشتر و بهرهوری کمتر میشود. وضع خردهمالکی باعث میشود به دلیل عدم مدیریت متمرکز و صحیح، تسلطی روی روشهای بهینۀ کاهش مصرف آب و مقابله با بلایای طبیعی نداشته باشیم.
در آمریکا به عنوان رقیب اصلی ما در بازار پسته، متوسط مالکیت باغها بیش از 100 هکتار است که در مقابل وضع خردهمالکی باغهای پسته ایرانی، فعالیت را برای بخش تولید در کشورمان دشوار کرده است.
سومین مسئلۀ ما در بخش تولید، سنتی بودن باغهای پسته و بیتوجهی به پایه و پیوندزنی به روش علمی است. باغهای پسته در ایران عمدتاً سنتی پیریزی شده و بهرهوری ما در بخش تولید بسیار پایین است. به همین دلیل است که از حدود 400 هزار هکتار باغ زیر کشت برای محصول پسته، تنها 200 هزار تن تولید داریم که متوسط 500 کیلو در هر هکتار است. این وضعیت ما در مقایسه با آمریکا که به روایتی تا هفت برابر این میزان در هکتار برداشت پسته دارد، گویای آن است که در زمینۀ بهرهوری نمیتوانیم با رقبایمان رقابت کنیم.
همۀ این مسائل باعث شده تا قیمت تمامشدۀ پسته ما بالا باشد؛ که بزرگترین معضل و مشکل بخش تولید در صنعت پسته است.
قیمت تمامشدهۀکنونی پسته ایرانی تقریبا یکونیم برابر پسته آمریکایی است. با این اوصاف تنها به دلیل تنوع، کیفیت و مزۀ پسته ایرانی میتوانیم در بازارهای جهانی رقابت کنیم.
چالش دیگر ما، باقیماندۀ سموم در محصول است. چون باغهای ما خردهمالکی است و باغداران ما به روش اصولی کار نمیکنند، همچنین دسترسی به سموم استاندارد در کشور سخت است، استفاده از سموم غیرمجاز به شدت رواج دارد.
در بخش صادرات هم، مسئلۀ اصلی ما تحریمها و تیرگی روابط بینالملل است. بسیاری از تجار خشکبار در دنیا دیگر علاقهای برای کار با تجار ایرانی ندارند.
همچنین ما به دلیل بیثباتی قوانین و تورم بالا و بیثباتی در بازار ارز، شرایط خوبی برای عقد قراردادها نداریم درحالیکه رقبا گاه قراردادهای بلندمدت منعقد میکنند. اینکه اثر پیمانسپاری ارزی از تحریمها روی کاهش توان صادراتی ما بیشتر است یا تحریم، به باور من بهعنوان کسی که 40 سال در این حوزه فعال است، بیشتر مشکلات ما حتی وجود پیمانسپاری و نابسامانی بازار ارز خود ناشی از تحریمها و شرایط بد روابط بینالملی ماست. البته باید به این مطلب دقت کنیم که اگر همۀ مسائل ما در صادرات نیز حل شود، باز هم قیمت تمامشدۀ بالا، توان رقابت در بازارهای جهانی را برای ما سخت و دشوار میکند.
حمل طولانیمدت پسته در کشتیها و کانتینرها در حملونقل دریایی یا حملونقل زمینی مشکلات جدی داریم. در زمینۀ حمل زمینی ما بعضی اوقات رانندهای پیدا نمیکنیم که ویزای کشورهای مقصد را داشته باشد و بتواند بارهای ما را برای مقاصد صادراتیمان حمل کند. از سویی هزینۀ بالای حملونقل، کرایه، بارگیری در کشتی و آزمایشهای متعدد روی محصول ایرانی در خارج از مرزها، همسو با محدودیتها و تحریمها هزینهها را چنان سنگین و بالا برده که شرایط را برای صادرات بسیار دشوار کرده است.
با همۀ این اوصاف سال پیش رو میتواند سال بهتری از سالهای اخیر برای تولید و صادرات پسته ایرانی باشد.