فساد پایه‌های کشور را نابود می‌کند

۶۱

محسن جلال‌پور: در سال‌های دور یکی از استادان سرشناس کرمان، کتابخانه‌ای بزرگ داشت که در آن تعداد زیادی کتاب نفیس و باارزش نگهداری می‌کرد. صاحب این کتابخانه از اهالی تعلیم و تعلم بود و به کشف رموز نهفته در کتاب‌های قدیمی دل‌خوش داشت. در دانشگاه درس می‌داد و از کتاب‌های باارزشی که داشت، جزوه‌های دانشگاهی تهیه می‌کرد.
کتابخانۀ استاد، شهرت زیادی داشت و هر کس کتابی را در کتابخانه‌های عمومی نمی‌یافت، سراغی از ایشان می‌گرفت و معمولاً دست خالی برنمی‌گشت. کتاب‌ها در کتابخانه‌ای چوبی و منبت‌کاری شده، نگهداری می‌شد و این مجموعه آن‌قدر زیبا و فاخر بود که خیلی از اهالی شهر دوست داشتند این گنجینۀ بی‌نظیر را از نزدیک ببینند. هرچه بود، حاصل یک عمر تلاش و حوصلۀ استاد بود. با این حال نگهداری این کتابخانه با یک چالش بزرگ همراه بود. موریانه‌ها گاهی به کتابخانه حمله‌ور می‌شدند و گنجینۀ استاد را به خطر می‌انداختند.
استاد فرهیخته، چارۀ کار را در این دید که از دانشجویانش کمک بگیرد. در مقطعی که مشغلۀ استاد در مطالعه، تحقیق و پژوهش زیاد شده بود، چند دانشجو ماموریت داشتند کتابخانه را از گزند موریانه‌ها مصون نگه دارند. با این طرح و برنامه، استاد خیالش راحت بود که دانشجویانش هوشیارند و نمی‌گذارند موریانه‌ها کتابخانه را نابود کنند.
از آن طرف، ماموران محافظت از کتابخانه مراقب بودند که اگر موریانه‌ای در میان کتاب‌ها دیدند، بلافاصله نابودش کنند. پس همین که موریانه‌ای دیده می‌شد، بلافاصله از بین می‌رفت. دانشجویان مشغول کار بودند و استاد هم سرگرم مطالعه.
روزی استاد به کتابخانه‌اش سرک کشید. نردبانی گذاشت و از قفسه‌های بالایی و دور از دسترس کتابخانه که اتفاقاً جایگاه بهترین و نفیس‌ترین کتاب‌ها بود، کتابی برداشت. کتاب در دستش از هم پاشید. کتاب دیگری را برداشت. این یکی هم خاک شد. کتاب‌های بعدی و کتاب‌های بعدی. موریانه‌ها کار خودشان را کرده بودند. تقریباً همۀ کتاب‌های ارزشمند و مهم کتابخانه را خورده بودند.
این روزها که اخبار فساد چای دبش و موارد مشابه زیاد شنیده می‌شود، یاد نظام اداری خودمان می‌افتم که موریانه‌های فساد در حال نابود کردن پایه‌هایش هستند.
مجموعه‌ای از سیاستگذاری‌های غلط و اقتضایی در کشور ما وجود دارد که در حالت خوش‌بینانه، با نیات خیرخواهانه و با هدف حمایت از اقشار کم‌درآمد تدوین شده، اما در عمل چیزی جز زیان آن‌ها را به دنبال نداشته و در عین حال به منبع اصلی شکل‌گیری فساد در کشور تبدیل شده است.
همچنین نشانه‌های واضحی وجود دارد که گروه‌های فاسد و ذی‌نفعان رانت، به فرآیند تصمیم‌گیری رسوخ کرده‌اند و به بهانۀ حمایت از اقشار کم‌درآمد، راهکارهای زیان‌بار را به سیاستگذاران پیشنهاد می‌کنند. ازجمله سیاست‌های غیراصولی می‌توان به قیمت‌گذاری، سرکوب بازار، تهدید مالکیت و سرکوب آزادی‌های اقتصادی برای گسترش عدالت و کاهش فقر نام برد که در پنج دهۀ گذشته نتایج زیان‌باری داشته اما همچنان تداوم پیدا کرده است.
یکی دیگر از همین سیاست‌های اقتضایی و مفسده‌آمیز، دور زدن تحریم‌هاست که در یک دهۀ گذشته با هدف تامین نیازهای اساسی جامعه رواج پیدا کرده و روابط میان بازیگران اقتصاد و دستگاه‌های دولتی را به شدت تحت تاثیر قرار داده و فساد زیادی را به کشور تحمیل کرده است. برای اینکه بدانید سیاست‌های پولی و ارزی مرتبط با دور زدن یا کم‌اثر کردن تحریم‌ها چه عوارض فاجعه‌باری داشته، فقط به مورد چای دبش نگاه نکنید، ده‌ها مورد نظیر آن در دیگر مناطق کشور هم رخ می‌دهد که ممکن است افکار عمومی هرگز از آن خبردار نشود.
ریشۀ این کلاهبرداری هم به سیاست‌های غلطی برمی‌گردد که به بهانۀ دور زدن تحریم‌ها تدوین شده و باید بدانیم تا تحریم‌ها وجود داشته باشد و سیاستگذار برای دور زدن تحریم‌ها به استفاده از روش‌های غیراصولی اصرار بورزد، فساد از بین نخواهد رفت.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.