علت افزایش آمار طلاق پس از ۳۰سال زندگی مشترک چیست؟ سرِ پیری و معرکهگیری!
آمارهای موجود کشوری بیانگر این واقعیتاند که گرچه طی چهار سال اخیر بخش اعظم طلاقها به زندگیهای مشترکی با طول مدت ازدواج یک تا پنج سال باز میگردند اما در عین حال همواره بین ۱۱ تا ۱۳.۵ درصد از طلاقهای ثبت شده نیز معطوف به زندگیهای مشترکِ ۲۰ ساله و بیشتر میشود.
به گزارش ایسنا طی چهار سال اخیر آمار طلاق های ثبت شده با طول مدت ازدواج ۱۰ تا ۲۹ سال و در سال گذشته آمار طلاق با طول مدت ازدواج بیش از ۲۹ سال رو به افزایش رفته و این در حالی است که انتظار میرود زوجین پس از قریب به ۳۰ سال زندگی مشترک به یک پختگی در روابط خود رسیده باشند.
همچنین بررسی آمارهای رسمی مرکز آمار ایران نشان میدهد آمار «طلاق» که از سال ۹۶ تا ۹۸ با روند نزولی همراه بود، در سال ۹۹ با ثبت ۱۸۴ هزار و ۶۵۴ رویداد افزایش یافت و در واقع بیشترین آمار طلاق طی چهار سال اخیر، در سال گذشته به ثبت رسیده است.
میانگین «طول مدت ازدواج» قبل از اولین طلاق نیز از ۹ سال برای سالهای ۹۶ تا ۹۸، به ۱۰ سال در سال ۹۹ رسیده است.
در واقع طی سال گذشته ۵۱ هزار و ۶۵۳ طلاق برای زندگیهای مشترک با طول مدت ازدواج یک تا پنج سال، ۴۴ هزار و ۴۹۶ طلاق برای زندگی های مشترکی با مدت ازدواج پنج تا ۱۰ سال و ۳۱ هزار و ۵۹۴ طلاق برای زندگیهایی با طول مدت ازدواج ۱۰ تا ۱۵ سال به ثبت رسیده است.
رشد ۱۶.۴ درصدی «طلاق» در بهار ۱۴۰۰ نسبت به سال گذشته
بنابراین اغلب طلاقها در پنج سال نخست زندگی مشترک رخ میدهند که میتوان بخشی از علت آن را به عدم شناخت کافی دختر و پسر از یکدیگر به هنگام ازدواج معطوف دانست.
همچنین ۴۱ هزار و ۷۵۷ رویداد طلاق در بهار ۱۴۰۰ به ثبت رسیده است که این آمار در قیاس با آمار مشابه خود در بهار ۹۹ با رشد ۱۶.۴ درصدی همراه بوده است.
آمار طلاقها به تفکیک «طول مدت ازدواج» در بهار ۱۴۰۰ نیز نشان از افزایش طلاقهای ثبت شده در این فصل و در قیاس با آمار بهار ۹۹ می دهد.
هشدار؛ افزایش آمار طلاق افرادی که ۱۰ تا ۲۹ سال کنار یکدیگر زندگی کردهاند
همچنین مطابق با آمار منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران، درحالی طی سال ۹۶ تا ۹۹ آمار طلاقهای ثبت شده در پنج سال نخست زندگی مشترک رو به کاهش است اما در مقابل آمار طلاق افرادی که ۱۰ تا ۲۹ سال در کنار یکدیگر زندگی مشترک داشتهاند، رو به افزایش رفته و بیشترین آمار این طلاقها نیز در سال گذشته یعنی سال ۹۹ به ثبت رسیده است، از سوی دیگر همواره طی این سالها ( چهار سال گذشته) حدود چهار درصد از آمار طلاق نیز به زندگیهای مشترکی با طول مدت ازدواج بیش از ۲۹ سال باز میگردد.
با این حال گرچه شاید آمار چهار درصدی طلاق زوجینی که بیش از ۲۹ سال با یکدیگر زندگی مشترک داشتهاند در نگاه نخست ناچیز به نظر برسد اما به قدری قابل تامل است که کارشناسان از آن به عنوان «طلاق خاکستری» یاد کرده و نسبت به شیوع این پدیده در افراد بالای ۵۵ ساله هشدارهایی دادهاند.
ثبت ۷۸۸۴ طلاق با «مدت ازدواج» بیشتر از ۲۹ سال در سال گذشته
از سوی دیگر با وجود نوسانهایی در افزایش و کاهش طلاق با طول مدت ازدواج ۲۹ سال و بیشتر طی سالهای ۹۷ و ۹۸، آمار این دسته از طلاقها در سال ۹۹ افزایش داشته است، به طوری که بیشترین طلاق ثبت شده با مدت ازدواج بیشتر از ۲۹ سال طی چهار سال اخیر با ثبت ۷۸۸۴ طلاق، معطوف به سال ۹۹ میشود.
در واقع آمار طلاقهای ثبت شده با طول مدت ازدواج بالای ۲۹ سال بیانگر طلاق افراد میانسال و یا سالمندی است که تا پیش از این سنین، ناکارآمدی زندگی مشترک را تجربه کرده اما به دلایل مختلف از حل مشکلات خود سر باز زده، سعی در نادیده گرفتن یا انکار مشکلات داشته و یا خود را با مسائلی دیگر از جمله تربیت و بزرگ کردن فرزندان مشغول کردهاند تا این واقعیت را نادیده بگیرند.
در عین حال نیز به این راحتی نمیتوان برچسب «سر پیری و معرکهگیری» به این افراد زد چراکه دلایل طلاق این زنان و مردان و عدم تحمل زندگی مشترکی با قدمت ۳۰ ساله و بیشتر، خود جای تامل دارد که درستی یا نادرستی آن بر عهده کارشناسان امر است.
طلاق پس از ۳۰ سال زندگی مشترک؛ چرا؟
دکتر ربابه نوری، عضو تیم تخصصی مهارتهای زندگی در انجمن ازدواج و خانواده کشور به بیان این چرایی طلاق افراد در دوران میانسالی و یا سالمندی از منظر روانشناختی پرداخته است و از جمله دلایل این طلاقها پس از قریب به ۳۰ سال زندگی مشترک را «بحران میانسالی»، «آشیانه خالی»، تحمل اختلافات به قیمت بزرگ کردن فرزندان، امید به تغییر و بهبود این اختلافات با گذشت زمان و یا نبود شرایط لازم برای جدایی در ایام جوانی و امید به کمک مالی و اقتصادی فرزندان برای فراهم کردن امکانات زندگی مستقل پس از بزرگ شدن آنها عنوان کرد.
«بحران میانسالی»؛ احساس هدر رفتن عمر و «گیر» کردن در ازدواج
این روانشناس با بیان اینکه طلاق در دوران میانسالی و سالمندی، میتواند دلایل مختلفی داشته باشد، درباره «بحران میانسالی» به عنوان یکی از این دلایل گفت: افرادی که خیلی خوب خود را نمیشناسند با ورود به ۴۰ و ۵۰ سالگی احساس میکنند که عمرشان هدر رفته و در عین حال در این ۴۰ یا ۵۰ سال، زندگی خیلی خوبی نداشتهاند. از این رو تصور می کنند هم اکنون باید در زندگی خود تغییرات اساسی ایجاد کنند. بعضا فکر میکنند در ازدواج خود گیر کردهاند و نصف عمرشان رفته است. با این تصور که “مگر چقدر میخواهند زندگی کنند؟”، تصمیم میگیرند که باقی عمرشان را آنگونه که دلشان میخواهد زندگی کنند. در واقع افراد در بحران میانسالی احساس میکنند عمرشان از دست رفته و از این رو تلاش میکنند باقی زندگی را آنطور که خودشان فکر میکنند درست است در دست بگیرند.
وی معتقد است که همواره از جمله مواردی که میتواند منجر به طلاق در دوران میانسالی و سالمندی شود، توجه به فرزندان و نادیده گرفتن اختلافات زوجین به خاطر آنهاست.