معاون بهزیستی کرمان مطرح کرد: روند افزایشی طلاق در استان کرمان
سال گذشته حدود 12 هزار نفر در 8 شهرستان درخواست طلاق دادند | اکثر والدین در مهارت فرزندپروری بعد از طلاق ضعف دارند
بنا به آماری که بهزیستی ارائه میکند، روند طلاق در استان کرمان افزایشی است.
طلاق برای هیچکس خوشایند نیست. نه برای زن و مردی که در ایستگاه آخر زندگی مشترک توقف کردهاند و نه برای اطرافیان، و اگر اعضای خانواده بیش از دو نفر باشند، سرنوشت فرزندان نیز میتواند به دغدغۀ اصلی تبدیل شود و بر پیچیدگی شرایط بیفزاید.
افزایش آمار طلاق در جامعه، زنگ خطر را به صدا درآورده و تبعات گستردۀ آن به یک معضل اجتماعی تبدیل شده است.
معاون امور توسعه و پیشگیری اداره کل بهزیستی استان کرمان میگوید که «جامعهشناسان معتقدند برای اینکه طلاق به یک مسئلۀ اجتماعی تبدیل شود و در واقع از یک گرفتاری خصوصی و شخصی، به یک مسئلۀ عام تبدیل شود، باید از یک حد معینی از شیوع خارج شود و فراوانی آن غیرمتعارف شود، که به نظر میرسد ما الان به آن مرحله رسیدهایم و طلاق را میتوانیم یک معضل اجتماعی تلقی کنیم».
خسرو ملکشاهی معتقد است: ارائۀ آموزشها و مهارتها خصوصا در سنین پایین میتواند روند طلاق را نزولی کند.
وی در گفتوگو با خبرنگار فردایکرمان، با اشاره به وضعیت طلاق در استان کرمان و روند آن، توضیح داد: «بیش از دو سال است سامانۀ «تصمیم» در استان راهاندازی شده و هر کس که متقاضی طلاق است میتواند از طریق این سامانه اقدام کند».
ملکشاهی با اشاره به آمار طلاق در استان، افزود: «سامانۀ تصمیم از 23 شهرستان استان کرمان در هشت شهرستان از جمله کرمان، بم، زرند، سیرجان، رفسنجان، کهنوج و شهربابک و … که جمعیت بالای 50 هزار نفر دارند، فعال است و اعداد و ارقامی که ارائه میکنم مربوط به این شهرستانها است و از وضعیت طلاق در سایر شهرستانها اطلاع زیادی نداریم».
وی ادامه داد: «در سال 1400، حدود 12 هزار و 630 نفر در سامانۀ تصمیم درخواست طلاق داده بودند که از این تعداد حدود 19.1 درصد منجر به سازش شد».
معاون امور توسعه و پیشگیری اداره کل بهزیستی استان کرمان بیان کرد: «میانگین سازش کشوری حدود 13 درصد است ولی در استان کرمان سازش نسبت به نُرم کشوری خوشبختانه بالاتر بوده است».
وی گفت: «در سال گذشته، 11 هزار و 708 نفر در سامانۀ تصمیم درخواست طلاق دادند که درصد سازش 21.4 درصد شده است یعنی درصد سازش افزایش پیدا کرده و آمار طلاق هم خیلی تفاوت نکرده است».
ملکشاهی خاطرنشان کرد: «بر اساس آماری که ما داریم، بیشترین موارد طلاق مربوط به شهرستان کرمان و کمترین آن مربوط به رفسنجان است که البته دلایل مختلفی هم دارد. رفسنجان در سامانۀ تصمیم بهزیستی قرار دارد اما دادگستری زوجین را به مراکز مشاورۀ ما ارجاع نمیدهد، مصلحینی دارند که درخواستکنندگان طلاق بیشتر به این افراد مورد اعتماد و ریشسفید ارجاع داده میشوند».
وی تاکید کرد: «روند طلاق در استان کرمان طی سالهای اخیر مانند سایر استانهای کشور افزایشی بوده است».
اختلالات روحی و بیماریهای جسمانی
معاون بهزیستی استان کرمان در ادامه، با اشاره به مهمترین آسیبهای طلاق و جدایی، گفت: «طلاق و جدایی یکسری آثار، مانند اختلالات روحی و روانی، بیماریهای جسمانی – که شاید این اثرات منفی زیاد مورد توجه قرار داده نمیشوند – و بیماریهای روانی که در راس آن افسردگی قرار دارد را برای زوجین به دنبال دارد».
وی ادامه داد: «خودکشی، تصادفات منجر به فوت، انواع خشونتها و آدمکشی نیز از دیگر تبعات جدایی هستند زیرا طلاق یک رویداد نسبتا شایع و استرسزا در زندگی است که میتواند علت مهمی برای افزایش مرگومیر تلقی شود».
ملکشاهی با اشاره به مهمترین اثرات منفی طلاق بر فرزندان، یادآور شد: «زوجینی که فرزند دارند وقتی که از هم جدا میشوند یکسری آسیبها متوجه فرزندان است که در راس آنها افسردگی، انزوا، مشکلات بهداشتی و تحصیلی، گوشهگیری و ضعف کفایتهای اجتماعی وجود دارد. یعنی مشارکت اجتماعی این بچهها کاهش پیدا میکند».
وی خاطرنشان کرد: «طلاق سبب از هم پاشیدن کانون گرم خانواده میشود وقتی کانون گرم وجود نداشته باشد، هم زوجین یکسری آسیبهایی میبینند و هم یکسری آسیبها متوجه فرزندان است».
شیوع غیرمتعارف طلاق
معاون امور توسعه و پیشگیری اداره کل بهزیستی استان کرمان با اشاره به آسیبهای اجتماعی طلاق، بیان کرد: «جامعهشناسان معتقدند برای اینکه طلاق به یک مسئلۀ اجتماعی تبدیل شود و در واقع از یک گرفتاری خصوصی و شخصی، به یک مسئلۀ عام تبدیل شود، باید از یک حد معینی از شیوع خارج شود و فراوانی آن غیرمتعارف شود که به نظر میرسد ما الان به آن مرحله رسیدهایم و طلاق را میتوانیم یک معضل اجتماعی تلقی کنیم زیرا یک فرآیند چند مرحلهای است که نه تنها بر نحوۀ ارتباط افراد خانواده تاثیر میگذارد بلکه یکسری صدمات و لطمات شدیدی متوجه جامعه میشود که در نهایت کل پیکر جامعه را میتواند تحت تاثیر خود قرار دهد و مشکلات جدی، عمیق و جبرانناپذیری متوجه جامعه بشود».
علل اصلی طلاق
خبرنگار فردایکرمان سوال کرد: «برخی کارشناسان معتقد هستند که مسائل اقتصادی و خیانت در صدر علت جدایی زوجها قرار دارد، بررسیهای شما مهمترین دلایل طلاق در استان را چه چیز نشان میدهد؟» ملکشاهی پاسخ داد: «شایعترین دلایلی که منجر به طلاق میشود شامل طلاق عاطفی، بیتوجهی زوجین نسبت به هم، عدم مسئولیتپذیری، عدم تسلط بر مهارتهای زندگی، بیاحترامی، بددهنی، اعتیاد و پس از آن ضرب و شتم و عدم یادگیری مهارتهای تداوم صمیمیت است».
وی ادامه داد: «بر اساس واکاوی و بررسی دلایل کسانی که برای طلاق مراجعه میکنند و باید در دورههای مشاورۀ 45 روزه که سه بار برگزار میشود، شرکت کنند، عمدۀ دلایل همان است که عرض کردم و مسائل اقتصادی و بیکاری شاید در ردیفهای دوازدهم و سیزدهم قرار بگیرد».
معاون بهزیستی استان کرمان در پاسخ به این سوال که چگونه میتوان از روند افزایشی طلاق جلوگیری کرد؟ با تاکید بر ارائۀ آموزش، گفت: «چند سالی است که یکسری آموزشها در سازمان بهزیستی به زوجین متقاضی ازدواج ارائه میدهیم. آموزشهای پیش از ازدواج، آموزش خانواده و مشاورههای ازدواج بسیار مهم هستند. اگر ما بتوانیم این آموزشها را نهادینه کنیم و هرچه در سنین پایینتر این آموزشها را شروع کنیم قطعا آمار طلاق کاهشی و نزولی خواهد شد».
ضعف در مهارتهای فرزندپروری
وی در ادامه با اشاره به خدمات بهزیستی به جامعۀ هدف بعد از طلاق، اظهار کرد: «اگر حضانت فرزند به مادر سپرده شده باشد، بهزیستی هم مادر و هم فرزند را تحت پوشش قرار میدهد اما مشکلاتی مانند اسکان، اشتغال، تحصیل فرزندان، درمان آنها، چگونگی ملاقات و دیدار فرزندان با والدین و … وجود دارد».
ملکشاهی افزود: «اکثر والدین در مهارتهای فرزندپروری بعد از طلاق و مسئولیتپذیری نسبت به فرزندان بعد از طلاق ضعف دارند».
وی همچنین با اشاره به مشکلات بهزیستی در ارائۀ خدمات، یادآور شد: «بعد از طلاق با توجه به اینکه اکثر خانمها مددکاری میشوند، اگر عدم بضاعت مالی آنها توسط مددکار تایید شود، باید تحت حمایت سازمانهایی مانند بهزیستی و کمیته امداد قرار بگیرند که این کار، مدتی زمان میبرد و این افراد پشت نوبت هستند تا اعتبار لازم از طریق کشور تزریق شود و بتوان آنها را تحت پوشش قرار داد».
معاون امور توسعه و پیشگیری اداره کل بهزیستی استان کرمان خاطرنشان کرد: «از سوی دیگر میزان مستمری که به این افراد پرداخت میشود بسیار ناچیز است و جوابگوی هزینههای زندگی این افراد نیست».
وی ادامه داد: «اکثر این افراد جوان هستند و میتوانند برای جامعه مولد باشند و بُعد اشتغال هم مشکل دیگری است که با آن مواجه میشوند».
ملکشاهی افزود: «دربارۀ ازدواج مجدد این افراد هم ضعف آموزش داریم. ما بهصورت سنتی افرادی که جدا شدهاند را راهنمایی میکنیم و عقیده داریم اگر این افراد زودتر ازدواج کنند موفق میشوند اما از بُعد روانشناختی، شاید نیاز باشد این افراد مدتی را سپری کنند و باید یک آرامش ذهنی داشته باشند تا برای ازدواج مجدد آماده شوند. اینها عمدۀ مشکلاتی است که بهزیستی درگیر افراد بعد از طلاق است».